درباره ما

اون روزها اینقدر لاغر و ضعیف بودم که هر لباسی می‌پوشیدم به تنم زار می‌زد، اصلاً مگه روم میشد یه تی‌شرت بپوشم، همیشه تو فصل گرما پیراهن آستن دار باید می پوشیدم تا ساعد و بازوی لاغرم بیرون نباشه بدیش هم این بود که دستام ژنتیکی بزرگ بود با انگشتان بلند و کف دست پهن و این دیگه شکل لاغر و استخوانی ساعد و بازوهام رو بدتر نشون می‌داد.

همیشه هم ورزش می‌کردم عاشق فوتبال بودم طوری که تو دوران ابتدایی یه بار با شن تو حیاط مدرسه بازی می‌کردم و اولین بار خیلی ساده افتادم و دست چپم از ساعد شکست و هردوی استخوان ساعدم زنداعلی و زیرین کامل شکستن و ساعدم یه قسمتش بالا و یه قسمتش پایین موند، این تازه شروعش بود چون سه بار دیگه دستم شکست.

خلاصه براتون بگم که برای خونوادم دردسری بزرگ بودم سه بارش تو قوتبال همون قسمت دستم شکست و یه بار از روی درخت افتادم. به لطف کله‌پاچه و سن رشد زود خوب میشدم اما زود هم دوباره می‌شکست تا اینکه دفعه چهارم شکسته بند محلی که با مادرم هماهنگ شده بودند بهم گفت اگه این دفعه دستت بشکنه کلاً دستتو قطع می‌کنن و این دیگه هشدار آخر بود. دیگه خیلی مراقب بودم.

هر چند همیشه از بدن خودم شاکی بودم و اصلاً دوست نداشتم لباس بخرم چون هر چی می‌خریدم هم عملاً فرقی نمی‌کرد چون بخاطر بدن زار و نحیفم بهم نمیومد. تازه بدیش هم این بود که باورم شده بود که بدن من ضعیفه و همینه که هست دیگه باید باهاش بسازم. حتی یه بار وقتی داشتم خونه یکی از فامیل‌هامون غذا می‌خوردم، فک و دهنم، اول غذا خوردن درد گرفت و اونم بهم گفت بخاطر اینه که خیلی لاغری و بدنت ضعیفه اینجوری میشی.

البته اینها در حالی بود که من بچه روستا هم بودم و کلی فعالیت داشتم و غذام هم ارگانیک بود ولی اینها هیچ کمکی به داشتن یه بدن عضلانی و خوب نکرده بود. نهایتاً تصمیمم این شد که باید یه کار درست و درمان برای بدنم انجام بدم تا اینکه با علاقه به ورزش، دانشگاه رشته تربیت بدنی قبول شدم و مراتب تحصیلی رو پله پله تا آخر طی کردم و کم کم با علم بدنسازی و تغذیه اصولی آشنا شدم و البته اینو بگم تو دوران تحصیل چیز خاصی عایدم نشد و آموزش‌ها فقط حفظ کردن مطالب بدردنخور و جواب پس دادن به استادها بود.

از دوران کارشناسی باشگاه بدنسازی می‌رفتم و تجربه‌هام کم کم بهم انگیزه بیشتری داد. بدنم کم کم عضلانی شد و از دوران کارشناسی ارشد هم بیشتر بدنسازی رو تو باشگاه دادم اما از مقطع دکتری بدنم کاملاً تغییر کرد چون حتی توی خونه هم بدنسازی می‌کردم و این عشق و علاقه باعث تعهدی شد که منظم روی بدنم کار کنم.

اینجوری شد که با عشق و علاقه خیلی زیاد سالهای سال با مطالعه شخصی اصولی و زیاد رفتم دنبال بدنسازی اصولی و خدا رو شکر با خوندن کتاب‌های مرجع، شرکت تو دوره‌های کم و بیش مناسب و از همه مهمتر تفکر و اندیشه شخصی همه چی دستم اومد و نتیجه سال‌ها زحمت شد بدنی کاملا عضلانی با چربی زیر ده درصد و آمادگی جسمانی که واقعاً به مراتب از دوران نوجوانی و جوانی بسیار بسیار بهتر و قوی‌تره اونم توسن بالای 40 سالگیم. خدا رو هزاران بار شکر.

در ادامه وقتی قبل از همه چیز تونستم بدن خودمو اونطور که باید بسازم، ساختم، تصمیم گرفتم بیام تو این حوزه و کارم رو قوی‌تر از قبل ادامه بدم و هر کاری از دستم برمیاد برای ساختن بدن سالم و خوب به دور و بری‌هام و افرادی که در این مسیر هستند کمک کنم و نتیجه آموزش‌هام بقدری در کلاس‌های حضوری برای شاگردانم خوب شد که دیگه از بازیکنان لیگ برتر و بازیکنان تیم ملی از سنین پایین 9 سالگی تا سنین بالاتر و در رشته‌های ورزشی مختلف از اسکیت گرفته تا والیبال، فوتبال، دوچرخه سواری، تکواندو، کارته و … مراجعه کننده داشتم و نتایج عالی و عالی‌تر می‌شد.

اینطوری شد که مشتاقانه خواستم از محدوده جغرافیایی خودم بیرون بیام و به افراد بیشتری در دنیا خدمت کنم تا جسم و بدن عالی و اصولی بسازند و نتیجش هم این شد که سایت حاضر رو با توکل به خدا و با کمک همسفر خوبم راه‌اندازی کردیم.

  با درود بر تو‌  زیباترین مخلوق هستی، قبل از هر چیز بهت تبریک میگیم بابت اینکه انتخاب کردی که یه حال خوب و جانانه بدی به عزیزترین یار و همراه زندگیت یعنی همون “جسم و بدنت”،

ما با تمام وجود ایمان داریم و مطمئن هستیم بعد از پیگیری و خوندن مطالب و محتوای فایل‌های این سایت، پیوسته و مستمر منتظر مطالب و دوره‌های جدید خواهی شد.

ما محمدامین صیادی و نگین احمدی، دکترای تربیت بدنی و علوم ورزشی، مدرس فدراسیون آمادگی جسمانی و طراح برنامه دوره‌های تمرینی برای افرادی هستیم که از قبل برنده شدن تو خونشونه یعنی ذهن برنده دارن نه باور شکست خورده و افرادی که باور و ایمان قلبی به برنده شدن دارند و به خودشون بیشتر از هر چیزی در این دنیا اعتماد و اطمینان دارند، از دوره های ما بسیار تاثیرات مثبت تر و عالی تری خواهند گرفت و مطمئناً به تناسب اندام و وزن عضلانی مورد نظر خود با توجه به هدف گذاری شخصی خواهند رسید.

مهمترین اولویت های زندگی ما به ترتیب الهام و ندای خدای درونمان، خانواده، مطالعه، ورزش و تحقیق و پژوهشه، بزرگترین سوال و خواسته ما از هر روز زندگیمون از خدای بی نظیرمان اینه که چکار کنیم که دنیا با وجود ما جای بهتری بشه و این سوال بهترین راهنمای هر روز زندگیمونه چون جوابهاش مسیر و جهت بی نظیری به زندگیمون داده.